تو مقاله نقد و بررسی سریال وحشی قسمت سوم بهتون میگم که سرنوشت داوود اشرف چی میشه و چطور گذشته انسان ها می تونه روی آینده شون تاثیر بزاره.
این قسمت با روبرو شدن داوود و نوید، پسربچه ای که از سمت پدر بزرگش اومده شروع میشه و علاوه بر نشونه هایی که از ماشین و پلاک میده تا داوود بفهمه اونا از ماجرا خبر دارن، تو یه جمله بهش می گه اگه نیای برات بد میشها، و اونقدر بهش فشار میاره تا بالاخره داوود راضی می کنه پیش پدر بزرگش بیاد، مخصوصا وقتی داوود ازش می پرسه تو از کجا اومدی و اونم آدرس روبروی محل حادثه رو می گه.
جهت دانلود سریال دوبله آخرین بازمانده از ما فصل 2 The Last of Us زیرنویس فارسی چسبیده کلیک کنید.
دوباره سکانس هایی رو می بینیم که نشونه از افکار داوود راجب بچه آزاری و عدم مراقبت ها و آموزش والدین به بچه ها داره که تو کل این سه قسمت هر جا داوود با بچه ای روبرو می شه این موضوع رو بهش یادآوری می کنه، که نشونه از وسواس و نشخوارهای ذهنی از خاطرات و گذشته تاریکش می تونه داشته باشه. دقیقا همین موضوع بچه آزاریه که باعث میشه داوود از کوره در بره و با پیرمرد کاری کنه که نباید می کرد.

داوود حین رفتن به سمت خونه نوید و دیدن پدر بزرگش از مسیری که حادثه توش اتفاق افتاده رد میشه و نگران و مستاصل از اینکه این سمت ها خونه نیست، دنبال اینه تا بفهمه چرا نوید اونو این سمت آورده. در نهایت با راهنمایی نوید به سمت خونه پدر بزرگش که یه خونه خرابه دقیقا اون طرف زمینی که حادثه توش اتفاق افتاده می ره.
نقد و بررسی سریال وحشی قسمت سوم
اون در نهایت با پیرمردی طماح روبرو می شه که می خواد آخر عمری چیزی برای نوه اش بزاره و بخاطر همین سعی می کنه تا از چیزی که دیده حداکثر استفاده یا درست تر بگم سوء استفاده رو بکنه. اون با انواع نشونه های پنهان و آشکار به صورت کاملا زیراکنه سعی می کنه تا شرایط و چیزایی که دیده رو به طور غیر مستقیم به داوود بگه و در عین حال کاری کنه که خودش دنبال این باشه تا رضایت پیرمرد جلب کنه. اما وقتی می بینه این اتفاق نمی افته، مستقیم داستان واسه داوود شرح می ده و سعی می کنه اون تحریک کنه تا باهاش کنار بیاد، اما نمی دونه که داوود هیچ چیزی برای از دست دادن نداره و در نهایت بازنده این داستان خودشه.
داوود نشانه چیه؟
داوود تو این سکانس نشونه آدمیه که کم کم داره وارد باطلاق میشه و هومن سیدی به خوبی تونسته نشون بده که چطور اتفاقات شرایط می تونه ظرف چند روز یه آدم ساده رو به یه قاتل زنجیره ای تبدیل کنه.
وقتی که پیرمرد از ترس داوود سکته می کنه، دوباره داوود با کوه عظیمی از افکار متفاوت روبرو میشه، از اینکه پیرمرد اسرارش به نوید یا کسه دیگه گفته یا نه، اینکه اگه پیرمرد به بیمارستان ببره ممکنه احیا بشه و معلوم نیست اون علیه اش شهادت بده یا نه، اینکه اصلا نتونه ثابت کنه که اون نقشی تو کشتن پیره مرد و اون دوتا بچه نداره و اینکه همه اتفاقات ممکنه به اسمش تموم شه، دقیقا دلایلی بود که باعث داوود پیرمرد و رها کنه و حتی دنبال نوید بره تا اگه لازم شد اونم خفه کنه.
چطور یک انسان قاتل زنجیره ای می شه؟
دقیقا همین طور ساده و باور نکردنی، یه انسان با زندگی ساده که گذشته اش رو فراموش کرده و دنبال سبک جدید از زندگیه می تونه دوباره به قعر چاه فرو بره و به یه قاتل زنجیره ای تبدیل بشه.
اون با فروش تنها دارایی ارزشمندش یعنی انگشتر قدیمیش یه پولی جور می کنه و به جنوب پیش دوست خانوادگی قدیمیشون عبدالرحمان میره تا به کمک اون بتونه از کشور خارج بشه. عبدالرحمان هم که خودش مدیون داوود و خانواده اش می دونه تمام تلاش می کنه تا اون از کشور خارج کنه که گیر پلیس می افته. ما تو سکانس آخر نگار جواهریان می بینیم که از جلو میله های زندان راه میره و در نهایت قراره وکالت داوود اشرف داشته باشه.
هومن سیدی و نشانه های اون
هومن سیدی تو این قسمت هم تلاش کرد تا بوی فقر و تاثیراتش تو زندگی افراد به خوبی نشون بده. شما تو سکانس های فروش انگشتر قدیمی داوود، خونه خرابه نوید و پدر بزرگش و اوضاع زندگیشون به خوبی این تاثیرات می بینید. علاوه بر این از مسائل اجتماعی و تاثیراتش هم غافل نشده و سعی کرد بازم اهمیت آموزش های جنسی به کودکان و اینکه چطور می تونه جلو اتفاقات بگیر نشون بده، یا تو سکانس دیگه از تاثیراتی که جنگ روی مردم جنوب گذاشت و باعث شد اونا سال های زیادی به شهرهای دیگه ایران با مشکلات زیادی زندگی کنن. علاوه بر این سعی کرد با تمام المان های نورپردازی و فیلمبرداری های دارک و تاریکی که مخصوص هومن سیدی و سریال هاش هست، وقتی وارد جنوب میشه نسب به حال و هوای جنوب و مردم و خونگرمیشون وفادار باشه و تنوعی تو موسیقی، کادر بندی و نور پردازیش داشته باشه، حتی شده جزئی.
مطالب مشابه: