امروز تو این مقاله می خوام نقد و بررسی سریال وحشی قسمت 4 و مجموعه اتفاقاتی که تو این قسمت افتاد و نقاط قوت و ضعفش براتون بگم پس تا آخر ویدئو همراهم باشین.
این قسمت با دستگیری و بازجویی از داوود اشرف شروع می شه و به استناد مدارک و شهادتی که نوید نوه پیرمرد علیه اون میده، داوود روانه بازداشتگاه می شه. داوود اولش خودش می زنه به اون راه که نمی دونه چه اتفاقی افتاده و چرا گرفتنش، اما وقتی متوجه میشه دیگه راهی برای کتمان ماجرا نداره، غیر از اشاره به اتفاقاتی که برای اون 2 تا کودک تو ماشینش افتاده و اینکه اون پیر مرد می خواست ازش اخاذی کنه همه ماجرا رو به صورت کامل برای بازپرس توضیح می ده، تا شاید بتونه از این مخمصه جون سالم به در ببره.

در نهایت بازجویی هایی که انجام شده، بالاخره اتفاقاتی که برای برادش داوود افتاده و داستان قمه کشی و دعوایی که برای خودش تو جونی اتفاق افتاد گریبانش گرفت و کاری کرد تا اون به زندان منتقل بشه. بازپرس بهش توصیه می کنه که وکیل بگیره اما خوب از اونجایی که هزینه وکیل برای افرادی تو این سطح امکان پذیر نیست نمی تونه و در نهایت باید تو زندان منتظر وکیل تسخیری باشه.
صحنه های انتقال از ون به ماشین، دیدن دیوار و دکل زندان، وقایع موقع بازرسی بدنی، تحویل گرفتن وسایل و توضیحات جهت اینکه اینا به صورت امانت نگهداری می شن، احساس محو و سرگشته گی از مواردی بود که جواد عزتی به خوبی تو چهره و حالت های صورتش نشون داد.
هومن سیدی تو نشون دادن شخصیت داوود اشرف خیلی خوب عمل کرده، در واقع ما داوود فردی می بینیم که در عین حال که از اتفاقاتی که افتاده شوکه و ناراحته، و دنبال اینه تا راه نجاتی پیدا کنه، اما وقتی تو تنگنا قرار می گیره و هر جا حقی ازش ضایع میشه بدون ترس و با جرات از خودش دفاع می کنه مثل جایی که بازپرس بهش میگه مثل سری قبل که قمه کشی کردی و اون میگه که تاوان اشتباهش داده و دست کارگریش نشون میده.
نقد و بررسی سریال وحشی قسمت 4
از اونجایی که داوود اهل دعوا و نیست و در کنار شجاعتش می ترسه و دوست نداره وارد ماجرایی بشه، بعداز درگیری تو زندان و دیدن کسی که چاقو کشیده، می ترسه و پیش رئیس زندان میره تا ازش کمک بخواد و کاری کنه زودتر کارهای اداری گرفتن وکیل تسخیریش انجام بشه. رئیس زندان هم که متوجه می شه داوود خیلی ترسیده، تحت فشار میزارتش تا اسم کسی که چاقوکشی کرده رو از زیر زبونش بکشه. داوود هم بخاطر ترس و اینکه فکر می کنه کارش زودتر انجام میده، بهش میگه که کمال چاقو رو زده. و همین جاست که براش داستان جدید اتفاق می افته. ولی خوب همین آدم فروشی هم باعث میشه وکیل تسخیرش ظرف چند روز انتخاب بشه و برای دیدنش بیاد.
ورود نگار جواهریان به عنوان وکیل
اینجاست که نگار جواهران تو نقش رها جهانشاهی به عنوان وکیل تسخیری داوود وارد داستان میشه. زنی با جثه نحیف که از همون اول درگیر داستان های شخصی خودش و ناراحت از این که تو سابقه 10 سال وکالتش هیچ پرونده برنده ای نداشته. البته علاوه بر این ناراحتی از سابقه کاریش، به شدت درگیر شباهت داوود با فرد عزیزی تو گذشته خودش میشه و داوود هم که اسمش می شنوه، مکث و نگاهی چهره اش دربر میگیره که نشونه از گره داستانی داره که قراره تو قسمت های بعدی متوجه اش بشیم.
تو این قسمت هم کلیه مواردی که جز تخصص های هومن سیدی تو کارگردانیه، از جمله نورپردازی سرد، بی روح و کسل کننده، زاویه دوربین، میزان زوم چهره ها، فیلمبرداری روی دست تو سکانس های مختلف به خوبی مشهوده.
اولین تجربه از زندان
هر چند خوشبخانه تا حالا زندان تجربه نکردم، اما به نظرم قسمت 4 سریال وحشی تنها منبعی بود که تونست مرز آزادی تو جامعه و ورود به دیوارهای بلند و ترسناک زندان که فقط به اندازه یه مسیر از دادگاه به زندان هست و به خوبی و باورپذیر نشون بده. قیافه ها و اتفاقات و گنگی زندان برای کسی که تازه واردش میشه، در عین عادی بودن شرایط برای بقیه که زندانی هستن تو این قسمت به خوبی به بیننده منتقل میشه. حس ترس، استرس، محیط خطرناک و پر از تنش و درگیری، افرادی که همه مجرمن و حالا قراره یه فردی که تا 5 دقیقه قبل تو محیط آرام بود همه و همه با هم زیر یه سقف بمونن. واقعا حس وحشتناکیه و جواد عزتی به خوبی تونست این حس به مخاطب منتقل کنه.
مطالب مشابه: